یا به زبان دیگر: عشق

رو به رویم مینشیند و میگوید:بیا براش برنامه بچیینیم» اینکه میخواهد با هم برای چیزی برنامه بچینیم که به من مربوط نیست و تا ابدالدهر هم مربوط نخواهد بود، برایم عجیب نیست. حتی باعث میشود ذوق‌زده نگاهش کنم و بگویم:آره!» مینشینیم رو به روی هم و میز کوچک تحریر را میگذاریم بینمان. مینویسیم، بحث میکنیم، خاطره میگوییم، ناراحت میشویم، میخندیم، ادا درمی‌آوریم. میگوید:عجیب است که دو نفر هفت پشت غریبه خدا میگذارد رو به روی هم و از هر آشنایی آشناتر میشوند.» با خنده تاییدش میکنم و با خاطره روز اول دیدارمان خجالت میکشم. بار دیگر برنامه را جمع‌بندی میکنیم و برای بار آخر مینویسمش، برنامه‌ای که به من مربوط نیست و تا ابد‌الدهر هم مربوط نخواهد بود.

۱۳. موفقیت تنها چاره زندگیمه!

۱۲. کوچک به اندازه پنج

۱۱. و بالاخره هوای پاییز!

هم ,مربوط ,برنامه ,رو ,نخواهد ,بچینیم ,رو به ,مربوط نیست ,من مربوط ,به من ,که به

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کار عملی نیک فیلم Tahchin Recipe - How to Make Tahchin Morgh کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم صوتی و پی دی اف شورای دانش آموزی دبیرستان شبانه روزی هاجر گندمان گچ برگ باتیس | قیمت گچ برگ | مهام تجارت دانلود پرژه مهر فیلم تری جی پی jarahe zibaei